سالارسالار، تا این لحظه: 12 سال و 2 روز سن داره

آقا سالار گل پسره مامان.عشق بابا

آبشار ویسادارا و آقا سالار کیفور

آخر هفته که میشه سالار و بابایی برنامه شونو جور میکنن واسه تارزان شدن. اینجا یه آبشاره خیلی باصفا نزدیکیه شبستره. کلی به سالار جونم خوش گذشت و کلی با بابا بهروزش شلوغی کردن طبیعت نعمت بی منتهای خداست که تو هر ذره ذره اش عشق هست عشق خدا به بنده هاش این عشق از جنس همون عشق مادر و فرزندیه بی نقص بی آلایش صاف و صادق ...
23 مهر 1393

بوی ماه مهر....

امسال ما هم یه کلاس اولی داشتیم... بله امسال اولین سال تحصیلی داداش آرمان پسردایی سالاری بود. آرزوی همه ی ما موفقیت تو تمام سالهای تحصیلی برای آرمان جان اینم از عکسهای جشن ورود به مدرسه آرمان جون شیطنتی که تو چشمهای سالاره برا تخریب کیک و شروع عملیات... قربون هر دوتون برم که با چه ذوقی تو سر و کله هم میزدین واسه خوردن شکلاتهای روی کیک ...
1 مهر 1393

سالار جون در تابستان 93

نفس مامان چقدر آقا شدی. هر روز یکمی بیشتر بزرگتر میشی و هر روز یکم بیشتر عاشقت میشم . با شیرین کاریهات و اون زبون چرب ونرمت همه رو عاشق خودت میکنی. هر جا که میریم اونقدر شیرینی که همه توجه شون به تو هست. بازی هات و بدو بدوهاتم به دلم میشینه. همیشه شاد و سالم باشی ...
9 شهريور 1393

تولد لنا جووووون

عشق خاله امسال 5 ساله شد اینم از پرنس من اینم آقا آراد که اصلا حوصله نداشت اینم کیک تولد لنا جون دست آقا سالار درد نکنه که زحمت فوت کردن شمع لنا جونو کشید ...
6 تير 1393

ماشین بازی.....

این فرش اتاق سالار جونه؛ خیلی باحاله نه؟ و این هم پسر مامانه که عاشق ماشین بازیه عاشقتم وقتی که غرق بازی میشی ...
6 تير 1393

یه روز پسرم دستش سوخته بود:((((((

دست پسری مامان خورد به سر قابلمه یه کمی سوخت.دل مامان بیشتر از دست پسری سوخت اما خداییش گریه سالار هم بامزه بود دلم نیومد عکسهاشو نذارم واییییییییییییییییییییییییییییییییییی الهی بمیرم واسه گریه هات ای جان و مشکل با کمی یخ داره حل میشه پسر مامان از بس که پسر خوبیه نه اینکه زیاد گریه  نمیکنه خواستم از گریه کردنش هم خاطره بمونه ...
6 تير 1393

مرد کوچک مادر...

    م رد کوچک مادر فدای قدو بالایت خوب به حرفهای مادرت گوش کن حرفهایِم شاید تلخ و سنگینیست اما باید از همین بچگی ات برایت بگویم تا در آینده آماده باشی برای مرد شدن تو قرار است مرد خوبی شوی مرد خوب بودن کار سختیست اینکه قوی باشی اما مهربان صدایت پر جذبه باشد اما نه بلند اینکه باید گلیم خودت را از آب بکشی بیرون و مهم تر اینکه باید تکیه گاه باشی عزیز دل مادر تکیه گاه بودن سخت ترین قسمت مردانگیست اول از همه باید تکیه گاه خودت باشی و بعد عشقت... عشق چیز عجیبی نیست حسی است مثل موقع هایی که صدایم میکنی : مادر من میگویم : جان مادر و به همین مقدسیست عاشقی را کم کم خ...
19 خرداد 1393